...............
براي آنان که مفهوم پرواز را نمي فهمند، هر چه بيشتر اوج بگيري کوچکتر مي شوي.

۱۳۸۵ اسفند ۵, شنبه

Kish

پست جديد کمتر از چند ساعت. راستش چند دقيقه پيش قهميدم که فردا ساعت ۱۲ عازم سفر به کيش هستم. مجبور شدم که عکسای شيراز رو هم بزارم تا چند روز نيستم و بعد هم عکسای کيش ميمونه رو دستم ... معمولاْ ما خلبانا می دونيم که اوضای خطوط هوايی کيش چطوره ! پس خدا به خير کنه


اول دروازه قرآن

اينجا هم که احتياج به معرفی نيست



بازار وکيل شيراز



بازار وکيل شيراز

قلعه کريم خان زند


تابلو نوشتن یادگاری تو باغ ارم


درويش شيرازی



دختر شيرازی


دانشگاه رها صدرا

۱۳۸۵ اسفند ۴, جمعه

به زبان عکس

ميدان آزادی کرمان


ميدان آزادی کرمان

پل هوايی با پله برقی کرمان
(نه بابا پيشرفت کردن)

سر در دانشگاه رها واحد کارمانيا

پ.ن : يه سری عکس از شيراز انداختم که خيلی باحاله تو پست بعدی ميزارم


۱۳۸۵ اسفند ۱, سه‌شنبه

برگشتم

برگشتم. جاتون خيلی خالی بود خيلی خوش گذشت امروز صبح ساعت ۵ رسيدیم شهر گل و بلبل. با دوتا از دوستای خوب هم دانشگاهيه کرمان که پارسال با هم بوديم و اهل تبریز هستن اومدم شيراز. واسه يه چند روزي پيشم هستن. اول از خيابون عفيف اباد شروع کرديم و فردا هم به جاهای ديدنی شيراز ميريم. اين ترم هم شروع شد. ‌روز از نو و روزی از نو. از فردا سر کلاس ميرم
پ ن ۱ : خواستم عکسای سفر رو بزارم گفتم شايد واسه شما جالب نباشه. فعلاً منصرف شدم
پ.ن ۲ : اين بار نوبت دوست خوبم جوزف شد که واسه يه مدتی از دنيای وبلاگ نويسی دور باشه. جوزف جان منتظر نوشته های زيبات ميمونيم. بحران دوری از دنيای مجازی هم چيزيه که همه رو در بر ميگيره به قولی دير و زود داره داره ولی سوخت و سوز نداره

۱۳۸۵ بهمن ۲۵, چهارشنبه

سفر به كرمان

تا 3 ساعت ديگه دارم ميرم كرمان پيش بروبچ قديمي ... راستش دلم براشون خيلي تنگ شده . دوربينم رو ميبرم. امروز تو اخبار شنيدم تو زاهدان عمليات تروريستي شده خدا رحم كنه سالم برم و برگردم. ميدونم كه امشب تو اتوبوس خوابم نمي بره. جاي همتون خاليه
پ ن : اين چند روز هم اينترنت نداشتم كه بهتون سر بزنم ببخشيد

۱۳۸۵ بهمن ۱۸, چهارشنبه

این روزا

دانشگاه شده ابزاری برای به تعویق انداختن سربازی ! (از بیانات کاپیتان) خوب واسه من که خوبه چون دارم کارامو راستو ریس میکنم که اقامتم درست بشه و خداحافظ. امروز بعدازظهر هم با استاد فرانسه قرار دارم که ساعت های آزادمونو چک کنیم. از ترم آینده من هم دانشگاه میرم هم کلاس زبان انگلیسی هم کلاس فرانسوی. حسابی میخوام از وقتم تا قبل از خدمت مقدس (یاهمون اجباری قدیم)استفاده کنم. تو این روزای بین ترم هم که خیرسرم خواستن یه مسافرتی برم یا خوابیدم یا دنبال گرفتن واحد دانشگاه از اینترنتم آخه طرح نوی دانشگاه اینه که روزی یک ساعت به هر رشته ای اجازه ی انتخاب واحد میده . این سرنوشت اوناییه که برن دانشگاه
دانشجو استاد

۱۳۸۵ بهمن ۱۳, جمعه

مشروط شدم

ساعت رو واسه 3 تنظیم کردم و خوابیدم, خیلی زود ساعت 3 شد و زنگ ساعت به صدا دراومد. به هر فلاکتی بود بیدار شدم, زود کانکت کردم, صدای تپش قلبم تو اتاق پیچید , سایت دانشگاه رو باز کردم, هنوز امید داشتم که آخرین نمره بالای 12 بشم,. وقتی صفحه ی نمره ها باز شد چشمامو بستم و وقتی باز کردم دلم میخواست که خواب بودم , 10 نمره ای بود که از آخریم امید این ترمم گرفته بودم , یه چند دقیقه به نمره ام نگاه میکردم و ناخوداگاه سرمو به دیوار کوبیدم از دردش فهمیدم که آره من بیدارم, و این ترم رو با افتضاح هرچه تمام تر به پایان رسوندم. مشروط شدم و این اولین تجربه مشروطی من بود
پی نوشت : تو دانشگاه ما چیزی به نام اعتراض وجود نداره حتی اگر نمره ات رو اشتباهی وارد سایت کرده باشن بازم کاریش نمیشه کرد

۱۳۸۵ بهمن ۱۲, پنجشنبه

گاوم دوقلو زایید

هیچیمون رو آدم نرفته . یعنی خیر سرمون اومدن دانشگاه رو اتومازیسیون(نمیدونم از این چیزا) کنن همه چیشو اینترنتی کردن . امیدوارم که خراب بشه . یعنی یه سایت درست نمیتونید بزنید که جون به لبمون نیاد تا باز بشه . فکرشو بکن وقتی بخوای نمرتو ببینی باید از هفت خان رستم بگذری اونم با اعمال شاقه آخر سر بعد از چنیدن ساعت جون کندن سایت بیاد بالا و یه نمره ی 9.99 رو بزاره جلوت اونم ساعت 3 نصف شب . نمی دونید چه حالی دارم فقط یک امید واسم مونده آخه فقط یه نمره دیگه مونده که بزنن اونم یه درس مزخرف که اگه 12 بشم هم مهر مشروطی میخوره تو صورتم . یعنی فقط به خاطر کمبود 0.01 نمره . تازه انتخاب واحدم اینترنتیه . اونم یه دردسریه از همین الان عزا گرفتم آخه سایت که باز نمیشه بعد هم که باز میشه زرررت میبینی که درسا پر شدن. فقط میتونم منتظر بمونم که اون درسم رو که نمره اش رو نزدن 12.01 بشم در غیر این صورت باید به دنبال پسچی محلمون بگردم که نامه مشروطی رو به بابام نده. دیگه چیزی نمی تونم بگم بچز اینکه یه قل دو قل ترم اول امسال درست از آب دراومد . یه خسته نباشید محکم به خودم میگم