...............
براي آنان که مفهوم پرواز را نمي فهمند، هر چه بيشتر اوج بگيري کوچکتر مي شوي.

۱۳۸۶ بهمن ۲, سه‌شنبه

علم بهتره یا

یادمه قدیما دوران مدرسه که پیش بابا و مامان زندگی میکردم و مجبور بودم جلو اونا درس بخونم برای فرار از درس خوندن متوسل به توالت یا یخچال میشدم , مثلاَُ پانزده دقیقه درس میخوندم بیست تا سی دقیقه میرفتم سرمو توی یخچال میکردم و میرفتم دستشویی , حالا این روزا برای فرار از درس خوندن کانکت میکنم اینترنت و به عنوان استراحت بعد از پانزده دقیقه درس خوندن وبگردی میکنم, تا اینکه امروز بعد از ظهر خواستم کانکت کنم دیدم اکانتم تمام شده و فقط شبانه مونده :دی برای اینکه به استراحت بپردازم باز متوسل به روش قدیمی شدم , خوبی که داره اینه که میتونی اونجا راحت برای درس خوندن برنامه ریزی کنی , خیلی لذت بخشه توی ذهنت همه درسا رو مرور شده در نظر بگیری. یه مدته که ساعت خواب و بیداری من جابجا شده و به وقت استکبار جهانی زندگی میکنم , یه چند بار سعی کردم عوضش کنم اما نشد که نشد , بیخیال شدم و به همین منوال ادامه میدم. عادت دارم موقع درس خوندن هم به موسیقی گوش بدم اونم از نوع آروم و خارجیش , به همین خاطر یه سلکشن موسیقی از استکبار جهانی دارم که مال دهه 70 و 80 و مقداری نود میلادیه , کولاکیه , از گروه آبا بگیر تا التون جان و بانی تیلور و جورج مایکل و انیگما و حاج خانم ویتنی هیستون , مطلب بعدی اینه که به قول یکی از بچه های بلاگر رفتم خاک بازی و دست کثیف به چشمم زدم گل مژه زدم , بعد برای درمانش یه قطره چشم پیدا کردم انداختم , یکی از چشمام خوب شد اون یکی دیگه درد نمیکنه ولی هنوز گل مژه ِ سر جاشه !!! در آخر این عکس رو از قسمت پر استفاده اتاقم واستون گذاشتم که هم ورزش میکنم راستی به خاطر فشردگی بی حد ِ امتحاناتم دیگه باشگاه نمیرم و توی خونه ورزش میکنم , اینترنت و تلویزیون و فیلم و خواب و رختکن و درس البته در صورت داشتن وقت اضافه
پ.ن: بلاگر هم به سیستم فارسی مجهز شد ، این یعنی ویرایش و راست نویس وبلاگم به فارسی تغییر یافت

۱۳۸۶ دی ۲۸, جمعه

نیاز روز افزون به خلبان

به گزارش آئرو اینترنشنال، خطوط هوایی ِ سراسر دنیا هر ساله به هفده هزار خلبان ِ جدید نیاز داره که شدیداً با کمبود خلبان روبرو هستند , به عنوان مثل تنها لوفت هانزای آلمان به 430 خلبان در هرسال نیاز داره , البته برای تامین این تعداد خلبان شروع به آموزش دادن ِ افراد علاقه مند نیز کرده , در هر صورت این شرکت و دیگر شرکت های بزرگ هوایی مجبور به استخدام خلبانان دیگر خطوط هوایی خواهند شد, که این باعث راکت شدن و گاهاً تعطیل شدن خطوط هوایی ِ کوچک خواهد شد , هم اکنون در کشور ما استفاده از خلبان ِ زن مقدور نیست که این خود جای برسی داره , این مطلب میتونه امیدی برای خلبانان زن و خلبانانی که به دنبال موقعیت شغلی خوبی هستند باشه، نمیدونم شاید یه روزی اینجا بشه کاپیتانی با هواپیما
با تشکر از دوست خوبم جامپر برای لینک این مطلب

روزانه من : این روزا اصلاً حوصله درس خوندن رو ندارم , دلیلش رو هم نمیدونم , شاید بخاطر سخت بودن ٍ بی حد ٍشه , دیگه چه برسه به نوشتن ٍ وبلاگ ! به همین دلیل هم عذاب وجدان میگیرم , راستش میدونم وقتی که درسمو تموم کنم باز دلم واسه درس و دانشگاه تنگ میشه اما خدا خدا میکنم که هر چه زودتر از شر ٍ این دانشگاه راحت شم

۱۳۸۶ دی ۲۲, شنبه

تعویق اجباری امتحانا

امروز که رفتم آموزش دانشگاه دنبال برنامه گرفتن پاسپورت، دیدم ورودی دانشگاه خیلی شلوغه ، نگاه کردم دیدم تاریخ امتحانا کاملاً عوض شده یعنی همشون یکی ده روز عقب کشیده شدند، میگن بخاطر سرماست ولی سرما اینقدر نیست که بخاطرش ده روز امتحانا عقب بیفده ، خلاصه این از امتحانا؛ بعد که رفتم واسه نامه دانشگاه که برای نظام وظیفه و وسیقه پانزده میلیونی ، بعد از دوندگی و اعصاب خوردی "حالا نمیخوام بگم چقدرسنگ جلو پام انداخت" ، دیدم توی نامه نوشته فقط برای گرفتن پاسپورت زیارتی ، آخه من که نمیخوام برم زیارت ، میخوام برم سیاحت !!! به مسئولش که گفتم ، خیلی راحت گفت به من ربطی نداره ، ما فقط همینو میتونیم بهت بدیم ، اشکالی نداره درستش میکنم ، اینقدر میرم دنبالش تا بتونم پاسپورت بین المللی بگیرم

۱۳۸۶ دی ۲۱, جمعه

وصیتنامه

اگه بار گران بوديم رفتیم ..... اگه نا مهربان بوديم رفتيم
بدرود

۱۳۸۶ دی ۲۰, پنجشنبه

یک سال دیگر

یک سال از اسباب کشی من از پرشین بلاگ به بلاگر گذشت , از این خونه جدیدم بیشتر راضی بودم , در طی این یک سال یکصد پست نوشتم , که بیشترشون غر زدن های من بود , از همون اوایلی که با سیستمی به نام وبلاگ آشنا شدم خیلی ها اومدن و خیلی ها رفتند , خیلی ها یه مدت ننوشتند و خیلی ها وبلاگشون رو عوض کردند , خیلی ها اتفاقات زیاد و خوب و بد توی زندگیشون پیش اومد و خیلی تجربه ها یاد گرفتم , به خودم میگم ممکنه یه روز تو هم از نوشتن دست بکشی ؟! اما تا روزی که به هدفم برسم خواهم نوشت , و روز شماری خواهم کرد , در آخر از تمامی دوستانی که منو توی این مدت تنها نذاشتن تشکر میکنم , بعضی وقتا مشکلات و فشارای زندگی خیلی آزارم میداد که با نوشتن و کامنت ها و ایمیل های شما تسکین قلب میگرفتم , آرزوی بهترین ها رو براتون دارم

۱۳۸۶ دی ۱۷, دوشنبه

سیبیل یا پاسپورت

داریم روزای سرد زمستون امسال رو میگذرونیم درست مثل سالهای گذشته بی رنگ و بی حال , دیروز رفتم آموزش دانشگاه واسه گرفتن نامه برای نظام وظیفه که اگه بشه پاسپورت بگیرم , حراست ورودی ٍ دانشگاه جلومو گرفت گفت کارت دانشجویی , بعد گفت شما ظاهرت مناسب نیست !!! گفتم ظاهرم چشه ؟ گفت این سیبیل ٍت مشکل داره ! گفتم همه نوع گیر دادن رو دیده بودم ولی این مدلیش رو ندیده بودم , آخه یه چند روزه واسه تنوع سی بیل گذاشتم اونم از نوع اَمریکن استایل , خلاصه مجوز ورود به دانشگاه رو گرفتم , توی صحبتهایی که باهاش داشتم گفت این دستوریه که از بالا اومده , مثل اینکه طرح ا.رتقاء ا.منیت ا.جتما.یی این دفعه داره از دانشگاه ها شروع میشه !!! خودم توش موندم که آخه دانشجو مگه مخل ا.منیت. ا.جتما.ئیه که می خوان کنترلش کنن ؟ بگذریم رفتم پیش مسئول نظ.ام و.ظیفه دانشگاه که گفت کجا میخوای بری ؟ از اونجایی که قبلاً بچه ها این مراحل رو طی کرده بودن میدونستم که باید بگم میخوام برم زیارت کربلا یا سوریه , منم گفتم, اما اون آقا گفت باید ثابت کنی یعنی بری یه نامه از یه دفتر زیارتی بیاری, البته اولش گفت اگه نری که بهتره ؟ گفتم چرا ؟ گفت آخه طول عید خونه مجردی داری برو حال کن , خندیدم گفتم من تمام طول سال خونه مجردی دارم ولی اصلاً حالی توش وجود نداره , خلاصه به هیچ صراطی مستقیم نشد که نامه رو بهم بده, حالا هم باید دنبال نامه باشم که ببرم دانشگاه , اگه کارام جور شه واسه عید یه سفر با خانواده میریم دبی

۱۳۸۶ دی ۱۴, جمعه

سخن قسار غسار قصار غصار یا از همین چیزا

حرف های مردم باد هواست این خود ما هستیم که اونو پتک میکنیم میزنیم توی سر خودمون
دکتر هالاکویی و

پ.ن : این جمله رو خیلی وقت پیش شنیده بودم و خیلی توی زندگیم کمکم کرد واقعن اگه توجه کنید میبینید که چقدر درسته ، شاید به درد شما هم خورد

۱۳۸۶ دی ۱۲, چهارشنبه

سانحه فوکر 100 در مهرآباد

صبح امروز " ساعت ۷و۲۰دقیقه" یک فروند هواپیمای مسافربری ایران ایر در مسیر تهران – شیراز به دلیل خروج از باند فرودگاه مهرآباد دچار سانحه شد.

جعفرزاده، مدیر روابط عمومی سازمان هواپیمایی کشوری، در خصوص سانحه هواپیمایی که صبح امروز در فرودگاه مهرآباد به وقوع پیوست، بیان کرد: یک فروند هواپیمای فوکر ۱۰۰ متعلق به جمهوری اسلامی ایران در مسیر "تهران – شیراز" هنگام خروج از باند فرودگاه مهرآباد دچار سانحه شد

وی، افزود: به محض وقوع این حادثه تیم بررسی سانحه سازمان هواپیمایی کشوری در محل حضور یافتند تا به بررسی علت حادثه بپردازند.جعفرزاده، با بیان اینکه این حادثه هیچ کشته در بر نداشت ، طبق آخرین گزارشات تنها یک خانم دچار شکستگی دنده و چند نفر دیگر دچار دود گرفتگی ِ حاصل از آتش گرفتن هواپیما شدند ، مدیر روابط عمومی سازمان هواپیمایی کشوری، همچنین در خصوص علت وقوع این سانحه اذعان داشت: علت بررسی سانحه منوط به نتیجه ای است که تیم بررسی اعلام کند

در عین حال سخنگوی سازمان هواپیمایی كشور درباره این حادثه گفت: به مسافران این هواپیما آسیب جدی نرسیده است

باز هم خدا رو شاکریم که در این سانحه تلفات جانی نداشتیم

دانشگاه یا فرودگاه

دانشگاه ما از چند دپارتمان مجزا تشکیل شده ، مهندسی ، انسانی ، کشاورزی و مرکزی ، که هرکدوم یه جایی دور از هم ساخته شدند اما کلاسای عمومی ما توی دانشکده علوم انسانی یا همون مجتمع گوشت به گویش محلی برگزار میشه ، این دانشکده همینطور که در اصطلاح عامیانه ش مشخصه شامل دانشجوهای فَشن میشه، به همین دلیل برای کنترل اوضاع و امنیت دانشکده ورودی خواهران و برادران جدا از همه، که در مواقع ضروری با کنترل محسوس و همینطور کنترل نامحسوس دانشجوها از طرف حرا.ست دانشکده سعی در بوجود آوردن جوو ی امن و سراسر معنوی میکنند ، اما دانشکده مهندسی باز از اسمش پیداست که از یه مشت دانشجوی پَپِه و درس خونِ عینک ته استکانی تشکیل شده که کارشون اینه که سر ساعت درس توی دانشگاه حاضر باشن و تا کلاسشون تموم شد برگردند خونه و شروع به خر زدن بکنن ، از این رو دیگه حراست توی این قسمت از دانشگاه وجود نداشت و فقط در حد چند نفر دربان و نظافت چی بود ، اما در راستای طرح ا.رتقاع ا.م. نیت ا.جتما. عی از اول دی ماه ورودی خواهران و برادران این دانشکده هم از هم جدا شد ، دقیقاً مثل فرودگاه ، نمیدونید تیو این چند روزه بعد از شروع شدن این طرح چقدر لذ. ت میبرم ، آخه وقتی میخوای وارد دانشکده بشی مثل اینه که میخوای وارد فرودگاه بشی یه گیت واسه برادران و یه گیت واسه خواهران برای کنترل وجود داره ، دیدید توی ورودی فرودگاه ها قسمت خواهران کاملاً استتار شده ؟ همینطور که توی عکس میبیند ورودی خواهران استتار شده که در صورت تمایل به تفتیش بدنی به مشکل وجود چشمچران ها مواجه نشن