من نمی دونم چرا این بلاگر نه از توی خونه و نه از کافی نت باز نمیشه !!! جالبه که با قی التر شکننده وارد میشه ! اما با سرعت بسیار پایین ، این مدت میخواستم چند پست آپ کنم که نشد.
1- نوزده روز دیگه از اون روزشمار ِ پایان دوره تحصیلاتم باقی مونده (خیلی خوشحالم)
2- یکی از آشنایان ِ دور که خیلی دوسش داشتیم و مرد ِ بسیار خوبی بود به علت بیماری کبدی و نرسیدن کبد جایگزین بهش چند روز پیش بار سفر روبست ، خیلی ناراحت کننده بود ، بنده خدا چهار بار بهش اعلام شده که آماده گرفتن کبدشو ، تا در اتاق عمل با اون همه استرس هم رفت ، اما هر دفعه به دلیلی برگشت خورد ، جالبه اون بار آخر که آماده رفتن به اتاق عمل میشده دیده که یه پسر جوون هم منتظره و حال مساعدی نداره ، تصمیم میگیره که اون کبدی که قرار بوده به ایشون بدن رو به اون پسره پیوند بزنن.
3- بازار ِ گرفتن ِ پذیرش ار دانشگاه های مختلف هم داغه ، هر روز مقصد عوض میشه ، تا ببینم آخر به کدام نا کجا آباد خواهم رفت.
4- همین روزا هم یه سال دیگه به عرصه وبلاگ نویسی من و البته کاپیتانی بدون هواپیما اضافه میشه ،اما یادآور گذر عمره
5- راستی از چند روز پیش یکی دیگه هم به آتش پاره ها که در واقع عموش میشم اضافه شد، در مجموع عمو و دایی بخوام حساب کنم 7 تا پسر و یه دختر