...............
براي آنان که مفهوم پرواز را نمي فهمند، هر چه بيشتر اوج بگيري کوچکتر مي شوي.

۱۳۸۶ مهر ۸, یکشنبه

کیش


الان کیش هستم در یه تصمیم فوری در عرض کمتر از دو ساعت با دوستام اومدم کیش این بود که نتونستم قبل از رفتن آپ کنم ، هوا یه مقدار شرجی هست ولی قابل تحمله، همه با شروع دانشگاه میشینن پای درس من هم اومدم مسافرت ، نمیدونید چقدر حال میده وقتی هم کلاسی هاتون برن سر کلاس و شما کنار ساحل قدم بزنی

۱۳۸۶ مهر ۳, سه‌شنبه

یازده دقیقه

این روزا به جای رفتن به دانشگاه دارم کتاب یازده دقیقه نوشته ی پائولو کوئلیو ترجمه ی کیومرث پارسای رو میخونم کتابی که شگفتی من رو بخاطر اینکه چطور تونسته مجوز چاپ بگیره درآورده! این داستان راجع به همون یازده دقیقه ای هست که زن و مرد توی سر خودشون میزنن تا شاید به اصطلاح لذتی برده باشند , ماریا دختری اهل برزیل به سویس مهاجرت میکنه که از فا. حشه خانه سر در میاره , و مجبور به این کار به خاطر فقر میشه که هم نقل قولی از نویسنده هستش و هم خاطرات روزانه ی ماریا , خوبی این کتاب اینه که زندگی رو روشن میکنه ابهاماتی که از س ک . س برای بشر دوپا وجود داره امیدوارم کسانی که قصد خواندن این داستان رو دارند به جمله ها با دقت بیشتری توجه کنن


پ.ن : به خاطر رد کردن چراغ نارنجی جریمه شدم
پ.ن : از همه دوستانی که ایمیل زدند علل خصوص خانم ها: سانی , عاطفه . ورون , مائده و خلبان کشتکار , خلبان شریعتی , استاد پیر احمدی که جویای احوال و نیز خواستار اون شدند که کامنت دونی رو باز کنم بسیار سپاسگذارم ، در اسرع وقت

۱۳۸۶ مهر ۱, یکشنبه

دانشگاه آزاد یعنی چی ؟

به مناسبت اول مهرماه ، ماه شروع درس و مقش
عاجزانه از دوستان پشت کنکوری یا کسانی که امسال دانشگاه آزاد قبول شدند درخواست دارم که خودشونو دچار این معضل که گریبان گیر جوانانی جویای علم ، دانش ، تجربه وحرفه شده نکنند, البته اگه قصد گرفتن مدرکه که هیچ ، حتی همون هم از درجه اعتبار بین الملل صاقده ، همونطور که قبلاُ هم گفتم دانشگاه آزاد ، نه دانشگاست نه آزاده, با یک مشت استاد که چه عرض کنم؛ "نمیدونم چی سمشونو بزرام" بی سواد ؛ با دانشگاهی کاملاَُ بدون امکانات اعم از علمی و ورزشی و تفریحی ؛ از اونطرف هم کارمند هایی که فکر میکنن حالا پشت میز نشستند حکم از ملکوت دارند؛ حالا آقا پسرا بخاطر فرار از سربازی یا دختر خانم ها هم واسه اینکه توی خونه نباشند و خدا قسمتشون کنه بختشون باز شه ؛ واقعاُ واسه خودم متاسفم که چهار سال عمر و جوانیم رو توی این دانشگاه البته بهتره بگم پرورشگاه, مالشگاه , چالشگاه , زایشگاه و ... حدر دادم باز هم میگم تا وارد این منجلاب نشید نمیدونید که چی میگم ؛ با چند تن از همکلاسی های دوره ی دبیرستانم که بعد از گرفتن دیپلم هر کدومشون یا به مالزی یا هند یا اکراین و حتی پاکستان واسه ادامه تحصیل رفتند تماس دارم , الان که درسشون در حال اتمامه هرکدوم مرتبط با رشته شون سر کار هستند اونم با حقوق خوب , هزینه ی تحصیلشون هم نگیم کمتر از دانشگاه آزاد به همون اندازه ی دانشگاه آزاده حالا یکم هم بالاتر ؛ اگه شما کسی رو دیدید که از دانشگاه آزادیه و از ته دل راضیه به من هم بگید ، منکر این نمیشم که به پیشرفت هایی هم دست یافته حالا توی رشته های ورزشی و یکی چند تا مقاله های علمی ولی این ها در چه حده ؟ توی چند صد هزار نفر داشجو ! درست مثل سوزنی ست در انبار کاه ، بیایید واقع بین باشیم ، یه نگاه هم به اطرافمون بندازیم

۱۳۸۶ شهریور ۳۰, جمعه

خصوصیات من

پنج تا انگشت دست مثل هم نمیشه, یعنی هر آدمی یه خصوصیاتی داره؛ مثلاُ چه چیزی باعث آرامشتون میشه ؟ صدای موتور یخچال که هر 10 دقیقه یکبار روشن و خاموش میشه باعث آرامش من میشه , حس میکنم زندگی در جریانه ؛ چه چیزی باعث امید به زندگیتون میشه ؟ من با شنیدن و دیدن صدای هواپیما که از بالای سرم میگذره درصد امید به زندگیم میزنه بالای هزار ؛ چه چیزی باعث شادیتون میشه ؟ من با دیدن روز آفتابی با هوای تمیز و آسمون آبی حس میکنم که خیلی خوشحالم؛ چه چه چیزی حس رمانتیک بهتون میده ؟ من با صدای بارون که به پنجره ی اتاقم میخوره و نشستن و کِز کردن کنار بخاری حس رمانتیکم گل میکنه ؛ چه چیزی باعث اون حسی میشه که نمی دونید چیه ؟ من موقع مهاجرت و خداحافظی توی فرودگاه یه چیزی توی دلم میشه که نمیدونم چیه ؛ چه چیزی باعث عصبی شدنتون میشه ؟ من وقتی که یه آدم خاله زنک رو در حال غیبت میبینم ؛ راستی این روزا چقدر بعضی از مردا خاله زنک شدن ؛ بعضی از زن ها هم مرد

۱۳۸۶ شهریور ۲۵, یکشنبه

هواپیمایی ماهان در لیست سیاه

بعد از ظهر که داشتم کانال بی بی سی رو نگاه میکردم داشت در مرود سقوط هواپیما در تایلند صحبت میکرد خوب بطبع ناراحت شدم گذشت و موقع افطاری بود که داشتیم اخبار رایدو هم گوش میدادیم که خبر سقوط هواپیمای تایلند رو گفت و اینکه هفده نفر از هموطنامون هم توی اون پرواز بودند نمیدونید یک لحظه جلوی چشمام سیاه شد طبق آخرین آمار یازده نفر از هفده نفر ایرانی کشته شدند و فقط شش نفر زنده موندند که راهی بیمارستان شدند از شانس داداش من هم الان تایلنده برای اولین بار بود که دیدم اخبار نام های مجروحان رو داره اعلام میکنه از ترس اینکه نکنه اسم برادم هم توی لیستشون باشه و پدر و مادرم بشنون زود پیچ رادیو رو چرخوندم و وانمود کردم که میخواستم صداشو بلند کنم اشتباهی پیچ موجشو چرخوندم ، دل توی دلم نبود پریدم پشت تلفن و شروع کردم به گرفتن شماره ای که ازش داشتم ولی هر دفعه گفته میشد که به علت ترافیک خطوط قادر به تماس نمی باشیم اطفاً مجدداً شماره گیری نفرمایید ، من هم یه ناسزا به خودم میگفتم یکی هم به مخابرات، به هر بدبختی که بود گرفتم خودش هتل نبود ولی دوستش بود و گفت بیرونه و مشکلی نیست یه مقدارخیالم راحت شد حالا که فکرشو میکنم خانواده های کسانی که توی اون پرواز کذایی بودند چه میکشند در صورتی که به هیج جایی هم دست رسی ندارند هنوز تنم داره میلرزه ، متن زیر رو هم در تکمیل صحبتام از قرار گرفتن هواپیمایی ماهان ایران در لیست سیاه اروپا نوشتم

.

مقام های حمل و نقل اتحادیه اروپا در نشست خود در بروکسل، یک شرکت هواپیمایی اوکراینی و شرکت هواپیمایی ماهان را به لیست سیاه شرکت های هواپیمایی افزوده اند که استانداردهای ایمنی و هوایی اتحادیه اروپا را رعایت نمی کنند. فهرست "سیاه" هوایی اتحادیه اروپا مرتب به روز می شود و کشورهای عضو اتحادیه اروپا در این زمینه کاملا فعال هستند. چندی پیش وزارت حمل و نقل بریتانیا نیز پرواز هواپیماهای شرکت هواپیمایی ماهان ایر را به دلیل "ایمن نبودن" به بریتانیا ممنوع اعلام کرد. مقامات بریتانیایی به شرکت هواپیمایی ماهان اعلام کردند که هواپیماهای این شرکت از این پس حق پرواز در آسمان بریتانیا را نخواهند داشت. با تصمیم دولت بریتانیا، پنج پرواز هفتگی شرکت هواپیمایی ماهان به بریتانیا لغو شد. سهامدار اصلی شرکت ماهان که در سال 1992 در کرمان تاسیس شده، موسسه مولی الموحدین است. این موسسه به گفته مقامات دولتی یک موسسه خیریه است که بخش عمده ای از سهام شرکت خودروسازی کرمان خودرو را نیز در اختیار دارد. با ممنوعیت پرواز هواپیماهای شرکت ماهان به بریتانیا دوباره مساله فرسودگی هواپیماهای ایرانی مطرح می شود. مشکل اصلی شرکت های هواپیمایی ایران، فرسودگی ناوگان هوایی است و این کشور به دلیل تحریم های آمریکا نتوانسته در سه دهه اخیر ناوگان هوایی خود را بازسازی و نوسازی کند. این تحریم‌ها بعد از انقلاب‌ ۱۹۷۹ میلادی آغاز شده و بر اساس آن ایران نمی تواند هواپیماهایی که بیش از ۱۰ درصد قطعات تشکیل دهنده آنها آمریکایی باشد خریداری کند حتی اگر این هواپیماهای در کشورهای دیگر ساخته شود. ناتوانی ایران در خرید هواپیماهای نو باعث شده تا این کشور برای تامین نیازهای خود دست به خرید هواپیماهای دست دوم و هواپیماهای روسی بزند. این راه حل در کوتاه مدت جوابگوی نیازهای داخلی و بین المللی ناوگان هوایی بوده اما سقوط پی در پی هواپیماهای با عمر بالا باعث شده تا ناوگان هوایی این کشور در ردیف خطرناک ترین ناوگان هوایی جهان جای بگیرد. در طول ۲۵ سال گذشته ۱۷ هواپیمای ایرانی دچار سانحه شده و نزدیک به ۱۵۰۰ نفر از سرنشینان آنها کشته شده اند. فرسودگی ناوگان متوسط عمر ناوگان هوایی ایران حدود ۲۵ سال بوده اما دولت اعلام کرده با خرید و اجاره هواپیماهای دست دوم و از رده خارج کردن هواپیمای فرسوده، عمر ناوگان هوایی کشور به کمتر از ۲۰ سال رسیده است. بر اساس آخرین گزارش رسمی که به تازگی منتشر شده در ایران پانزده شرکت هواپیمایی دولتی و خصوصی فعالیت می کنند که 122 هواپیما در اختیار دارند. از مجموع هواپیماهای که شرکت های هواپیمایی در اختیار دارند 74 فروند آنها ملکی و 38 فروند دیگر اجاره ای است که در مسیرهای داخلی و خارجی مسافر جابه جا می کنند بر اساس گزارش سازمان مدیریت و برنامه ریزی، متوسط عمر هواپیماهای شرکت ماهان 20 سال است که نزدیک به سه سال کمتر از متوسط عمر هواپیماهای شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما) است. میانگین سن هواپیماهای شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران که به بسیاری از شهرهای بزرگ جهان پرواز دارد نزدیک به 23 سال گزارش شده است. در طول سال های اخیر تلاش های زیادی برای نوسازی ناوگان هوایی ایران انجام شده اما عمده این تلاش ها بی ثمر بوده و ایران نتوانسته در خرید هواپیما از بند تحریم های امریکا بگریزد

۱۳۸۶ شهریور ۲۳, جمعه

دستگیری باند قاچاق زنان خارجی




میتونید عکسای بیشتر و اطلاعات تکمیلی رو از اینجا دریافت کنید

از هالیوود تا سینمای ایران

دیروز داشتم جشن خانه ی سینمای ایران رواز شبکه ی دو میدیدم که بهترین فیلم و کارگردان و بازیگر و غیره رو نشون میداد جالب بود وقتی یکی از برندگان زن بود تصوریش از دوربینی که در پنج کیلومتری قرار داشت نشون داده میشد یا اصلاً نشونش نمیداد و سانسور میشد ، میدونید چرا ؟ آخه خانم یکم موهاش بیرون بوده یا یه مقدار آرایش داشته ، وقتی نوبت بهترین بازیگر زن یعنی باران کوثری شد فقط صدای تشکرش اومد و هیچ خبری ازش نبود تازه یه نکته ی دیگه این جشن این بود که وقتی کارن همایونفر بهترین آهنگ ساز خواست از روی سن پایین بره یهو شیشه ی زیر پاش شکست و نزدیک بود بیچاره چندین متر سقوط کنه و ناکام بشه ، اتفاقاً آقای پرستویی توی میکروفن تاکید داشت که احتیاط کنید ، بنازم طراحی صحنه رو

دولت الکترونیک و دانشگاه ما

هر ترم باید برای اتخاب واحد اینترنتی دانشگاهمون دچار عذاب و ناراحتی و استرس بشم ، خدایا کی میخواد این سایت دانشگاه درست شه بعد از یک ساعت رفرش کردن سایت آخر هم که بالا اومد ظرفیت همه ی درسا پر شده بود ، اینو هم بگم واسه دوستانی که خارج از ایران هستند فقط مشکل سایت دانشگاه ما نیستا همه ی سایتهایی که سرورشون داخل ایرانه و حتی با شناسه ی ای آر هستند دچار این معضل اند، البته بعد از طرح دولت الکترونیک که به اینترنی شدن ثبت نامها در اکثر دستگاه ها ی دولتی انجامیده این مشکلات چندین برابر شده

۱۳۸۶ شهریور ۲۱, چهارشنبه

وقتی یه بچه ازدواج کنه


یهو نمیدونم این چه نوع ویروسی بود که توی تن متولدین پسر 62 و 63 ی خانواده ی ما افتاد که در عرض کمتر از یکماه همشون یکی واسه ازدواج انتخاب و به خانوادهاشون معرفی کردند و بلافاصله مراسم نامزدی و عقد کنون, خوب حتماُ نیمه ی گم شده شون رو پیدا کردند , با بقولی مرد زندگی شدند , بدون اینکه از خودشون چیزی داشته باشند حتی سربازی و دیگه کار و شغل هم که فَبَها, بخ خودم میگم خانواده ی دخترا توی مراسم خواستگاری نپرسیدند هی آقا داماد شما چه تضمینی میدی که دخترمون رو توی چادر و کپر نبری ؟ و حداقل مایحتاج اولیه زندگیشو تا’مین کنی ؟ حالا میگید اصلاَ به تو چه که میتونه آسایش رو واسه زنش تا’مین کنه یا نه ! میخواد توی چادر ببرتش یا توی قصر , آخه سر پیازی یا ته ش ؟!! آهان نکته همین جاست , اولین دلیلی که این مطالب رو عرض کردم اینه که توی مراسم نامزدی یکی از شازده دامادها موقع خداحافظی مادر داماد خطاب به مادرم بلند جلوی ملت فریاد زد چرا واسه فلانی "منظور منم یعنی کاپیتان" دست بکار نمیشید زود زنش بدید تا دیر نشده !!! نمیدونید چه فشاری بهم اومد آخه بیییییپ بیییییپ بیییییپ ... دومین دلیلم اینه که توی مراسم عقدکنون یکی دیگه از این شازده ها نشسته بودیم که از قضا داماد هم دانشگاهی بنده هستش و خیلی مثبت میره و میاد و ادعای درسخونی و آی کیوی بالا هم داره ولی متا’سفانه چهار بار درس معادلات ریاضی رو افتاده اینم بگم که من بار اول با نمره ی پانزده پاس کردم ولی هیچ وقت ادعایی نکردم خلاصه گفتم چه خبر از زندگی شاهزده داماد , معادلات رو پاس کردی ؟ یه قیافه ی حق به جانب گرفت و گفت هنوز زن نگرفتی تا بفهمی !!! منو میگید می خواستم بزنم توی سر خودم و یکی هم توی سر اون , آخه مرد حسابی تو که فقط نامزدی کردی و هنوز پیش پاپا مامی جونت زندگی میکنی این بییییپ اومدنت دیگه چیه

۱۳۸۶ شهریور ۱۷, شنبه

سینمای خانواده


یادمه مدرسه که میرفتم موقع درس خوندن و امتحانات تلویزیون تعطیل میشد اون موقع یه تلویزیون پارس داشتیم ، بعدازظهر ها چه شور و شوقی واسه دیدن برنامه های کودک و نوجوان داشتم یادم لوگوی اون موقع یه عروسکی بود که از این طرف تلویزیون میومد اونطرف که هنوز دقیقاً جلوی چشممه، تلویزیون هم در شبانه روز فقط پنج شش ساعت برنامه داشت ساعت یازده شب هم با سرود ملی ایران برنامه ها تمام میشد ، حالا کجا و اون موقع ها کجا ، حالا که دیگه کسی کاری به کارمون نداره و هرچقدر که دلم بخواد میتونم از این کانال به اون کانال برم دیگه حوصله اش رو ندارم ولی خداییش با این سیستم سونی دومگا پیکسلی و سینمای خانواده اش میشه از دیدن فیلم صرف نظر کرد ؟


۱۳۸۶ شهریور ۱۴, چهارشنبه

دامین

همیشه توی اوج امتحاناتم وقت آزاد واسه وبلاگ خوندن و نوشتن دارم حالا که هیچ کاری ندارم وقت نمیکنم یه سری اینورا بزنم ، شانس که نداریم تا یه روز آزاد میشم بابا میگه پاشو بیا سر کار
حالا که این پستو آپ میکنم بزارید نظرتونو در مرود دامین بدونم آخه میخوام اینجا رو به یه دامین شخصی انتقال بدم ، حالا کدوم پسوند رو انتخاب کنم ؟
.ir or .ws
دات کام و دات نت هم گرفته شدند فقط اون دوتا موندند اگه هم میدونید ارزش دات کام بلاتر یا بهتره که دنبال یه اسم دیگه ای باشم