...............
براي آنان که مفهوم پرواز را نمي فهمند، هر چه بيشتر اوج بگيري کوچکتر مي شوي.

۱۳۸۷ دی ۱۶, دوشنبه

این مدت که گذشت

من نمی دونم چرا این بلاگر نه از توی خونه و نه از کافی نت باز نمیشه !!! جالبه که با قی التر شکننده وارد میشه ! اما با سرعت بسیار پایین ، این مدت میخواستم چند پست آپ کنم که نشد.

1- نوزده روز دیگه از اون روزشمار ِ پایان دوره تحصیلاتم باقی مونده (خیلی خوشحالم)
2- یکی از آشنایان ِ دور که خیلی دوسش داشتیم و مرد ِ بسیار خوبی بود به علت بیماری کبدی و نرسیدن کبد جایگزین بهش چند روز پیش بار سفر روبست ، خیلی ناراحت کننده بود ، بنده خدا چهار بار بهش اعلام شده که آماده گرفتن کبدشو ، تا در اتاق عمل با اون همه استرس هم رفت ، اما هر دفعه به دلیلی برگشت خورد ، جالبه اون بار آخر که آماده رفتن به اتاق عمل میشده دیده که یه پسر جوون هم منتظره و حال مساعدی نداره ، تصمیم میگیره که اون کبدی که قرار بوده به ایشون بدن رو به اون پسره پیوند بزنن.
3- بازار ِ گرفتن ِ پذیرش ار دانشگاه های مختلف هم داغه ، هر روز مقصد عوض میشه ، تا ببینم آخر به کدام نا کجا آباد خواهم رفت.
4- همین روزا هم یه سال دیگه به عرصه وبلاگ نویسی من و البته کاپیتانی بدون هواپیما اضافه میشه ،اما یادآور گذر عمره
5- راستی از چند روز پیش یکی دیگه هم به آتش پاره ها که در واقع عموش میشم اضافه شد، در مجموع عمو و دایی بخوام حساب کنم 7 تا پسر و یه دختر