...............
براي آنان که مفهوم پرواز را نمي فهمند، هر چه بيشتر اوج بگيري کوچکتر مي شوي.

۱۳۸۵ بهمن ۱۳, جمعه

مشروط شدم

ساعت رو واسه 3 تنظیم کردم و خوابیدم, خیلی زود ساعت 3 شد و زنگ ساعت به صدا دراومد. به هر فلاکتی بود بیدار شدم, زود کانکت کردم, صدای تپش قلبم تو اتاق پیچید , سایت دانشگاه رو باز کردم, هنوز امید داشتم که آخرین نمره بالای 12 بشم,. وقتی صفحه ی نمره ها باز شد چشمامو بستم و وقتی باز کردم دلم میخواست که خواب بودم , 10 نمره ای بود که از آخریم امید این ترمم گرفته بودم , یه چند دقیقه به نمره ام نگاه میکردم و ناخوداگاه سرمو به دیوار کوبیدم از دردش فهمیدم که آره من بیدارم, و این ترم رو با افتضاح هرچه تمام تر به پایان رسوندم. مشروط شدم و این اولین تجربه مشروطی من بود
پی نوشت : تو دانشگاه ما چیزی به نام اعتراض وجود نداره حتی اگر نمره ات رو اشتباهی وارد سایت کرده باشن بازم کاریش نمیشه کرد