...............
براي آنان که مفهوم پرواز را نمي فهمند، هر چه بيشتر اوج بگيري کوچکتر مي شوي.

۱۳۸۵ اسفند ۱, سه‌شنبه

برگشتم

برگشتم. جاتون خيلی خالی بود خيلی خوش گذشت امروز صبح ساعت ۵ رسيدیم شهر گل و بلبل. با دوتا از دوستای خوب هم دانشگاهيه کرمان که پارسال با هم بوديم و اهل تبریز هستن اومدم شيراز. واسه يه چند روزي پيشم هستن. اول از خيابون عفيف اباد شروع کرديم و فردا هم به جاهای ديدنی شيراز ميريم. اين ترم هم شروع شد. ‌روز از نو و روزی از نو. از فردا سر کلاس ميرم
پ ن ۱ : خواستم عکسای سفر رو بزارم گفتم شايد واسه شما جالب نباشه. فعلاً منصرف شدم
پ.ن ۲ : اين بار نوبت دوست خوبم جوزف شد که واسه يه مدتی از دنيای وبلاگ نويسی دور باشه. جوزف جان منتظر نوشته های زيبات ميمونيم. بحران دوری از دنيای مجازی هم چيزيه که همه رو در بر ميگيره به قولی دير و زود داره داره ولی سوخت و سوز نداره