...............
براي آنان که مفهوم پرواز را نمي فهمند، هر چه بيشتر اوج بگيري کوچکتر مي شوي.

۱۳۸۸ مرداد ۲, جمعه

کفرم دراومده ، چکار کنم ؟!!!

خونم رو به یه دانشجوی دیگه واگذار کردم ، چون قصد دارم یه جای بزرگ تر و توی یه مجتمع خوب با امکانات عالی خونه اجاره کنم ، سه تا استخر ، سه تا باشگاه بدن سازی ، زمین تنیس ، بسکتبال ، والیبال و فوتبال ، رستوران ، کافی شاپ و ... همه و همه برای یه خونه ی دوخوابه لوکس ، فقط 200 هزار تومن.
اینترنتم قطع شده ، قبض ماه گذشته 120 هزار تومن اومده ، امروز ایمیل زدم به شرکتشون ، بعد از یک ساعت زنگ زدن و توضیح دادن و بلافاصله یه ایمیل با تمام جزئیات برام ارسال کردن ، اینجا هرکاری که داشته باشید با یه ایمیل کارتون راه میفته ، بلافاصله پیگیری میکنند و تا به نتیجه نرسید ول کن نیستند تازه کلی هم عذرخواهی میکنن و تشکرکه ایمیل زدید، از اون طرف چند ماه پیش که دنبال مدرک دانشگاهم بودم قرار بود زود آماده کنند که برای ثبت نام دانشگاه اینجا به مشکلی برخورد نکنم خلاصه بعد از یه عالمه رفتن و اومدن و نامه تسریع گذاشتن هنوز آماده نشده ، یه تلفن دارن که همیشه روی فکس هست ، وقتی هم که یه نفر رو میفرستم که ببینم به چه مرحله ای رسیده میگن که توی مرحله ی آخر هست و از دست ما خارجه ، من نمیدونم اگه از دست شما خارجه پس دست کیه ؟ خلاصه کفرم رو درآوردند ، کی میخواد این سیستم اداری فلج ما درست بشه خدا میدونه
پ.ن : ممنون از جوزف عزیز که همیشه زحمتام روی دوشش بوده و پیگیر مدرکم هست ، جوزف جان نمی دونم چطور جبران کنم اما از همین جا اعلام میکنم که دوستی ها اینجاهاست که به درد میخوره و ممنون از همه که به فکر من هستند
پ.ن 2 : از اینکه میبینم بعضی از دوستان وبلاگ نویس باز داشت شدن خیلی ناراحت میشم ، آخه چرا برای نوشتن عقاید شخصی باید گرفتار جایی شد که باید مجرم ها رو اونجا ببرند ؟