...............
براي آنان که مفهوم پرواز را نمي فهمند، هر چه بيشتر اوج بگيري کوچکتر مي شوي.

۱۳۸۷ اردیبهشت ۱۲, پنجشنبه

امتحان ، ماه واره ، گرما

پریروز امتحان بییپ با خانم دکتربییپ داشتم ، اگه یادتون باشه من خیلی با قضیه ی استاد زن موافق نبودم و البته هم نیستم ، اما ایشون واقعن یه نمونه بارز از شخصیت علم سواد و انسانیته ، درسته صدم نمره هم کمکی نمیکنه اما درسشوخوب میده امتحانشم از مطالبیه که گفته، خلاصه کولاک نوشتم و جزء معدود امتحاناتی بود که تقلب نکردم ، امروزم که نصف بیشترشو خواب بودم ، در کل این روزا کارم شده خواب و دانشگاه و باشگاه ، راستی یه ماه واره هم نصب کردم اما واسه اینکه از جنبه علمی به این قضیه نگاه میکنم فعلاً سمت عربسته که انصافن عجب برنامه های مفیدی داره مخصوصن واسه کسایی که میخوان لیسنینگ زبانشون قوی شه ، بگذریم الان دلیلی که باعث شد آپ کنم گرم شدن ِ هواست ، آخه حدود یک ساعت میشد که توی رختخواب بودم اما امان از گرما ، مگه میزاره بخوابی ، باز داره تابستون میاد ، حالا زمستونو میشه یه چیزی پوشید اما تابستون ل.خت هم بشی باز تاثیری نداره ، همین دیگه ، ببخشید هم که اینقدر پراکنده نوشتم.
پ.ن: کسایی که انور آب هستند خیلی از گرونی میوه مینالند ، میگن ما مجبوریم مثلن یه دونه سیب بخریم یا یه قاچ هندونه و از این حرفا ، بابا میگفت رفتم سیب خریدم دونه ای 600 تومن !!! از همین سیبای وارداتی ، بزنم به تخته اینجا هم داره واسه خودش اونور آب میشه ها !!!