...............
براي آنان که مفهوم پرواز را نمي فهمند، هر چه بيشتر اوج بگيري کوچکتر مي شوي.

۱۳۸۷ خرداد ۳۰, پنجشنبه

Ielts & Magi

به هیچ وجه فکر نمی کردم که این سگ پاکوتاه ها اینقدر لوس و عزیز نازی و البته با وفا باشن , تا اینکه برای چند دقیقه یکیشون که اسمش مگیه اومد پیش من , اما به محض اینکه صاحبش از در خونه زد بیرون زد زیر گریه , نه اینجوری گریه می کردا , دلم کباب شد , آی اشک می ریخت , اگه بگید یه پارس کرد ! فقط گریه می کرد , هرچی میگفتم مگی زشته تو مردی , مردا که گریه نمی کنن , به خرجش نمی رفت تا اینکه باباش (صاحبش) برگشت , نمیدونید از خوشحالی چند متر بالا و پایین می پرید, تا به حال چنین سگ ٍ خوب و آرومی ندیده بودم , حرف گوش کن , ساکت و مظلوم , اما خدا نکنه کسی بخواد باباشو (صاحبشو) اذیت کنه, اونوقت اون روشو نشون میده.



فردا صبح امتحان ٍ مارک ٍ ایلتز دارم, در صورتی که نمره ی بالای 5.5 رو بیارم میتونم توی دوره ی سه ماهش برای آمادگی ٍ امتحان اصلی آماده بشم , توی این هفته یکم اسپیکینگ و لیسنینگ و مخصوصاً هندرایتینگمو تقویت کردم , الان هم دارم آخرین تالاشامو برای امتحان فردا صبح میکنم, تا ببیننم چی میشه , از همین یک شنبه امتحاناتٍ دانشگاه هم شروع میشه , و به مدت ده روز پشت سر هم امتحان دارم , تا ببینم چه گلی به سرم خواهم زد.